2 سال پیش
زمان مطالعه : 5 دقیقه
خرید در کف (Buy The Dips)
منظور از خرید در کف چیست؟
«خرید در کف قیمتی» به معنای خرید دارایی پس از کاهش قیمت است. اعتقاد بر این است که قیمت پایینتر جدید نشاندهنده یک معامله است، زیرا «افت» موقت است و دارایی، با گذشت زمان، بهبود یافته و ارزش آن افزایش مییابد.
خرید در کف چیست؟
«خرید در کف قیمتی» به معنای خرید دارایی پس از کاهش قیمت است. اعتقاد بر این است که قیمت پایینتر جدید نشاندهنده یک معامله است، زیرا «افت» موقت است و دارایی، با گذشت زمان، بهبود یافته و ارزش آن افزایش مییابد.
نکات مهم
- خرید در کف به خرید یک دارایی یا اوراق بهادار پس از کاهش قیمت کوتاه مدت و به صورت مکرر اشاره دارد.
- خرید در کف می تواند در روندهای صعودی بلندمدت سودآور باشد، اما در طول روندهای نزولی بی سود یا سخت تر باشد.
- خرید در کف میتواند میانگین هزینه یک موقعیت را کاهش دهد، اما ریسک و پاداش خرید در کف باید دائما ارزیابی شود.
درک مفهوم خرید در کف
«خرید در کف قیمتی» عبارت رایجی است که سرمایه گذاران و معامله گران پس از کاهش قیمت دارایی در کوتاه مدت می شنوند. پس از کاهش قیمت دارایی، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران این را فرصت مناسبی برای خرید می دانند. مفهوم خرید در کف بر اساس تئوری امواج قیمت است. وقتی سرمایهگذار دارایی را پس از افت میخرد، امید دارد که در صورت بازگشت بازار، سود کسب کند.
خرید در کف قیمتی اصول مختلفی دارد و بسته به موقعیت، شانس سودآوری متفاوتی نیز دارد. برخی از معامله گران می گویند در صورتی که قیمت دارایی در یک روند صعودی بلندمدت اٌفت کند، در کف قیمتی آن را میخرند و امیدوارند که روند صعودی پس از سقوط از سر گرفته شود.
در این رابطه بخوانید : به روز رسانی تپ روت بیت کوین چیست؟ و چه ویژگی هایی دارد؟
برخی دیگر زمانی از این عبارت استفاده می کنند که هیچ روند صعودی پایداری موجود نباشد، اما معتقدند که یک روند صعودی ممکن است در آینده رخ دهد. بنابراین، زمانی که قیمت کاهش مییابد، خرید میکنند تا از افزایش احتمالی قیمت سود ببرند.
اگر سرمایهگذاری از قبل سهامی خریده باشد و در روند نزولی مجدد خرید کند، گفته میشود که میانگین سبد آن کاهش مییابد. خرید سهام پس از کاهش بیشتر قیمت که به کاهش میانگین خالص قیمت منجر شود، یک استراتژی سرمایهگذاری است. اما اگر پس از خرید در کف قیمتی، روند صعودی نشود، منجر به ضرر سرمایه گذار میشود.
محدودیت های خرید در کف قیمتی
مانند همه استراتژی های معاملاتی، خرید در روند نزولی منجر به سود نمیشود. قیمت یک دارایی ممکن است به دلایل زیادی کاهش یابد، مانند تغییرات در ارزش اساسی آن. فقط به این دلیل که قیمت نسبت به قبل ارزان تر است، لزوماً به این معنی نیست که دارایی ارزش خوبی دارد.
مشکل این است که یک سرمایه گذار غیر حرفه ای، توانایی بسیار کمی برای تشخیص تفاوت بین کاهش موقت قیمت و افت مستمر آن دارد. ممکن است ارزش ذاتی شناسایی نشده باشد، اما خرید سهام بیشتر صرفاً برای کاهش میانگین هزینه مالکیت احتمالا دلیل خوبی برای افزایش درصد پرتفوی سرمایه گذار در این سطح قیمتی نیست. طرفداران این تکنیک، کاهش میانگین را به عنوان رویکردی مقرون به صرفه برای انباشت ثروت می دانند. مخالفان آن را به عنوان دستور العمل نابودی می دانند.
سهامی که از 10 دلار به 8 دلار سقوط می کند هم میتواند یک فرصت خرید خوب باشد و هم ممکن است اینطور نباشد. ممکن است دلایل خوبی برای کاهش سهام وجود داشته باشد، مانند تغییر در سود، چشم انداز رشد نامطلوب، تغییر در مدیریت، شرایط بد اقتصادی، از دست دادن یک قرارداد و غیره. اگر شرایط به اندازه کافی بد باشد میتواند تا 0 هم کاهش یابد.
مدیریت ریسک در هنگام خرید در کف
همه استراتژی های معاملاتی و روش های سرمایه گذاری باید نوعی کنترل ریسک داشته باشند. هنگام خرید یک دارایی پس از سقوط آن، بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران قیمتی را برای کنترل ریسک خود تعیین می کنند. به عنوان مثال، اگر سهام از 10 دلار به 8 دلار سقوط کند، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که در صورت رسیدن سهام به 7 دلار، ضرر خود را کاهش دهد. آنها فرض میکنند که سهام از 8 دلار بالاتر میرود، به همین دلیل خرید میکنند، اما همچنین میخواهند در صورت اشتباه بودن و کاهش دارایی، ضرر خود را محدود کنند.
خرید در کف قیمتی در دارایی هایی که روند صعودی دارند، بهتر عمل می کند. کف های قیمتی که به آن پولبک نیز می گویند، بخشی منظم از روند صعودی هستند. تا زمانی که قیمت به کف های قیمتی بالاتر (در زمان پولبک یا نزول) و سقف های قیمتی بالاتر در حرکت روند بعدی آن برسد، روند صعودی دست نخورده باقی میماند.
هنگامی که قیمت کاهش یابد، قیمت وارد یک روند نزولی می شود. قیمت ارزانتر و ارزانتر میشود و هر شیب با قیمتهای پایینتر همراه میشود. اکثر معاملهگران نمیخواهند داراییهای زیانده را حفظ کنند و از خرید در کف های قیمتی در طول یک روند نزولی اجتناب میکنند. با این حال، خرید در کف های قیمتی روندهای نزولی ممکن است برای برخی از سرمایه گذاران بلندمدتی که سود را در قیمت های پایین می بینند، مناسب باشد.
مثالی از خرید در کف قیمتی
بحران مالی 08-2007 را در نظر بگیرید. در این مدت، سهام بسیاری از شرکت های وام مسکن و مالی سقوط کرد. شرکت های Bear Stearns و New Century Mortgage شدیدترین سقوط ها را تجربه کردند. سرمایهگذاری که به طور معمول از فلسفه «خرید در کف قیمتی» استفاده میکند، تا آنجا که ممکن است این سهام را نگه میدارد، با این فرض که قیمتها در نهایت بهبود می یابند.
البته این موضوع برای این شرکت هرگز رخ نداد و هر دو شرکت پس از از دست دادن ارزش سهام خود، ورشکسته شدند. سهام شرکت New Century Mortgage به حدی سقوط کرد که بورس نیویورک (NYSE) معاملات را به حالت تعلیق درآورد. سرمایهگذارانی که فکر میکردند سهام 55 دلاری به ازای هر سهم معاملهای با قیمت 45 دلار است، تنها چند هفته بعد که به زیر یک دلار در هر سهم نزول کرد، با ضررهای شدید مواجه میشدند.
بین سالهای 2009 و 2020، سهام اپل (AAPL) از حدود 3 دلار به بیش از 120 دلار (تعدیلشده) رسید. خرید در کف قیمت آن دوره، به سرمایه گذار پاداش قابل توجهی داد.
همچنین بخوانید : تفاوت توکن های کاربردی (Utility tokens) با توکن های سهمی (equity tokens) چیست؟
ترجمه شه توسط مجله خبری نیپوتو
در نیپوتو مارکت امکان خرید و فروش ارز دیجیتال برای شما فراهم شده است.
خرید و فروش ارزهای دیجیتال از امروز شروع کنید
ممکن است علاقه مند باشید
ثبت دیدگاه
لیست نظرات (0)
انتخاب سردبیر
مفاهیم پایه
بیشتر بخوانید