2 سال پیش
زمان مطالعه : 10 دقیقه
اهرم معاملاتی (Leverage) چیست و چه تفاوتی با مارجین دارد؟
اهرم معاملاتی چه ویژگی هایی دارد؟
اهرم معاملاتی (Leverage) ماحاصل استفاده از سرمایه قرضی به عنوان منبع تامین مالی در هنگام سرمایه گذاری برای گسترش دارایی پایه شرکت و ایجاد بازده سرمایه ریسک است. اهرم معاملاتی یک استراتژی سرمایه گذاری برای استفاده از پول قرضی (به ویژه استفاده از ابزارهای مالی مختلف یا سرمایه قرضی) برای افزایش بازده بالقوه یک سرمایه گذاری است.
اهرم معاملاتی چیست؟
اهرم معاملاتی (Leverage) ماحاصل استفاده از سرمایه قرضی به عنوان منبع تامین مالی در هنگام سرمایه گذاری برای گسترش دارایی پایه شرکت و ایجاد بازده سرمایه ریسک است. اهرم معاملاتی یک استراتژی سرمایه گذاری برای استفاده از پول قرضی (به ویژه استفاده از ابزارهای مالی مختلف یا سرمایه قرضی) برای افزایش بازده بالقوه یک سرمایه گذاری است.
اهرم معاملاتی، همچنین می تواند به مقدار قرضی که یک شرکت برای تامین مالی دارایی ها استفاده می کند اشاره کند.
نکات مهم
- اهرم معاملاتی به استفاده از قرض (وجوه قرض گرفته شده) برای افزایش بازده از یک سرمایه گذاری یا پروژه اشاره دارد.
- سرمایه گذاران برای چند برابر کردن قدرت خرید خود در بازار از اهرم معاملاتی استفاده می کنند.
- شرکت ها از اهرم معاملاتی برای تامین مالی دارایی های خود استفاده می کنند. برای افزایش سود سهامداران شرکت ها به جای انتشار سهام برای افزایش سرمایه، می توانند از وام برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری استفاده کنند.
درک اهرم معاملاتی
اهرم معاملاتی استفاده از قرض (سرمایه استقراضی) به منظور انجام یک سرمایه گذاری یا پروژه است. نتیجه این است که بازده بالقوه یک پروژه را چند برابر کنیم. در عین حال، اهرم معاملاتی احتمال ریسک نزولی را در صورت عدم موفقیت سرمایهگذاری چند برابر میکند. وقتی به یک شرکت، ملک یا سرمایهگذاری به عنوان «به شدت اهرمی» اشاره میکنیم، به این معنی است که بدهی آن بیشتر از حقوق صاحبان سهام است.
در این رابطه بخوانید : دی پگ شدن در بازار های دیجیتال به چه معنا است؟
مفهوم اهرم معاملاتی هم توسط سرمایه گذاران و هم توسط شرکت ها استفاده می شود. سرمایه گذاران برای افزایش چشمگیر بازدهی از اهرم استفاده می کنند. آنها سرمایه گذاری های خود را با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله قراردادهای اختیار معامله، آتی و حساب های مارجین افزایش می دهند. برای افزایش سود سهامداران شرکت ها به جای انتشار سهام برای افزایش سرمایه، می توانند از قرض برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری استفاده کنند.
سرمایه گذارانی که با استفاده مستقیم از اهرم راحت نیستند، راه های مختلفی برای دسترسی غیرمستقیم به اهرم دارند. آنها میتوانند بدون اینکه هزینههای خود را افزایش دهند در شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که در روند عادی کسبوکار خود از اهرمهای مالی برای تأمین مالی یا گسترش عملیاتشان استفاده میکنند.
نکته:
اهرم معاملاتی بازده احتمالی را افزایش می دهد، درست مانند اهرمی که می توان برای تقویت قدرت فرد هنگام جابجایی وزنه سنگین استفاده کرد.
ملاحضات خاص
سرمایهگذاران با تحلیل ترازنامه، میتوانند بدهی و حقوق صاحبان سهام را در دفاتر شرکتهای مختلف مطالعه کنند. آنها همچنین میتوانند در شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که اهرمهای مالی را به نمایندگی از تجارت خود به کار میگیرند. آمارهایی مانند بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)، بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) و بازده سرمایه به کار گرفته شده (ROCE) به سرمایه گذاران کمک می کند تا تخشیص دهند شرکت ها چگونه از سرمایه خود استفاده میکنند و چه مقدار قرض گرفته اند.
برای ارزیابی صحیح این آمار، مهم است که به خاطر داشته باشید که اهرم در انواع مختلفی از جمله اهرم عملیاتی، مالی و ترکیبی وجود دارد.
تحلیل بنیادی از درجه اهرم عملیاتی (degree of operating leverage) استفاده می کند. می توان درجه اهرم عملیاتی را با تقسیم درصد تغییر سود هر سهم یک شرکت (EPS) بر درصد تغییر آن در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) در یک دوره محاسبه کرد.
می توان درجه اهرم عملیاتی را با تقسیم سود قبل از بهره و مالیات شرکت بر سود بدون بهره محاسبه کرد. درجه بالاتر اهرم عملیاتی، سطح بالاتری از نوسان در سود هر سهم یک شرکت را نشان می دهد.
تحلیل دوبونت (DuPont) از «ضریب برابری» برای اندازه گیری اهرم مالی استفاده می کند. می توان ضریب حقوق صاحبان سهام را با تقسیم کل دارایی های یک شرکت بر کل حقوق صاحبان سهام آن محاسبه کرد. پس از محاسبه آن، اهرم مالی را با گردش کل دارایی و حاشیه سود ضرب می کنیم تا بازده حقوق صاحبان سهام را ایجاد کنیم. به عنوان مثال، اگر یک شرکت سهامی عام دارای دارایی های کل به ارزش 500 میلیون دلار و ارزش حقوق صاحبان سهام به ارزش 250 میلیون دلار باشد، در این صورت ضریب حقوق صاحبان سهام 2.0 (500 میلیون دلار / 250 میلیون دلار) است. این نشان می دهد که این شرکت نیمی از کل دارایی های خود را از طریق سهام، تامین مالی کرده است. بنابراین، ضریب های سهام بزرگتر نشان دهنده اهرم مالی بیشتر است.
اگر خواندن صفحات حسابرسی و انجام تحلیل بنیادی موردعلاقه شما نیست، می توانید صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) را خریداری کنید که از اهرم استفاده می کنند. با استفاده از این ابزارها می توانید تصمیم گیری و سرمایه گذاری را به کارشناسان محول کنید.
همچنین بخوانید : برترین ارزهای دیجیتال هوش مصنوعی (AI)
مقایسه اهرم معاملاتی و مارجین
مارجین نوع خاصی از اهرم است که مستلزم استفاده از وجه نقدی یا پوزیشن اوراق بهادار موجود به عنوان وثیقه برای افزایش قدرت خرید در بازارهای مالی است. مارجین به شما این امکان را می دهد که برای خرید اوراق بهادار، قرارداد اختیار معامله یا قراردادهای آتی، با پیش بینی دریافت بازده قابل توجهی از یک کارگزار با نرخ بهره ثابت وام بگیرید.
بنابراین، میتوانید از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده کنید، و قدرت خرید خود را با مبلغ مارجین افزایش دهید. به عنوان مثال، اگر وثیقه مورد نیاز برای خرید اوراق بهادار 10000 دلاری، 1000 دلار باشد، مارجین 1:10 (و اهرم 10 برابری) خواهید داشت.
معایب اهرم معاملاتی
اهرم معاملاتی، ابزاری چند وجهی و پیچیده است. این تئوری عالی به نظر می رسد، و در واقعیت، استفاده از اهرم می تواند سودآور باشد، اما عکس آن نیز صادق است. اهرم سود و زیان را افزایش می دهد. اگر سرمایهگذار از اهرمی برای سرمایهگذاری استفاده کند و منجر به زیان شود، ضرر او بسیار بیشتر از سرمایه گذاری بدون اهرم است.
به همین دلیل، سرمایه گذاران باید زمانی از اهرم استفاده کنند که تجربه کافی در اختیار داشته باشند. در دنیای تجارت، یک شرکت می تواند از اهرم برای تولید ثروت سهامداران استفاده کند، اما اگر موفق به انجام این کار نشود، هزینه بهره و ریسک اعتباری ناشی از نکول ارزش سهامداران را از بین می برد.
مثالی از اهرم معاملاتی
یک شرکت با سرمایه گذاری 5 میلیون دلاری از سرمایه گذاران تشکیل شد، که حقوق صاحبان سهام آن شرکت 5 میلیون دلار است. این پولی است که شرکت می تواند برای فعالیت استفاده کند. اگر شرکت از تامین مالی بدهی با استقراض 20 میلیون دلاری استفاده کند، اکنون 25 میلیون دلار برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری و فرصت بیشتری برای افزایش سود سهامداران دارد.
به عنوان مثال، یک خودروساز می تواند برای ساخت یک کارخانه جدید پول قرض کند. کارخانه جدید این خودروساز را قادر می سازد تا تعداد خودروهای تولیدی خود را افزایش دهد و سود را افزایش دهد.
ترجمه شده توسط مجله خبری نیپوتو
خرید و فروش ارزهای دیجیتال از امروز شروع کنید
ممکن است علاقه مند باشید
ثبت دیدگاه
لیست نظرات (0)
انتخاب سردبیر
مفاهیم پایه
بیشتر بخوانید