2 ساعت پیش
زمان مطالعه : 9 دقیقه
تعرفه چیست و چرا اهمیت دارد؟
هدف چنین سیاستی تأثیرگذاری بر جریان های تجارت بین المللی، حفاظت از صنایع داخلی و پاسخ به اقدامات ناعادلانه کشورهای خارجی است. هنگامی که تعرفه ای برای کالای وارداتی اعمال می شود، هزینه آن را افزایش می دهد و جایگزین های تولید داخل را از نظر قیمت برای مشتریان سودآورتر می کند. در ایالات متحده، دولت ترامپ از تعرفه های متقابل به عنوان ابزاری کلیدی برای تأثیرگذاری بر سیاست های تجاری دیگر کشورها استفاده می کند. تعرفه های متقابل، تعرفه های تجاری هستند که یک کشور جهت انتقام از تعرفه ها یا موانع تعیین شده توسط کشورهای دیگر اعمال می کند. این سیاست به دنبال اصلاح عدم تعادل تجاری و حفاظت از صنایع داخلی است.

تعرفه چیست؟
تعرفه ها مالیات هایی هستند که توسط دولت یا اتحادیه های فراملی بر کالاهای وارداتی اعمال می شوند. می توان برای صادرات نیز تعرفه اعمال کرد که برای دولت درآمد ایجاد می کنند و به عنوان ابزار تنظیم تجارت، اغلب برای محافظت از صنایع داخلی عمل می کنند.
چهار دسته اصلی تعرفه ها عبارتند از:
تعرفه های ارزشی: این تعرفه ها به عنوان درصدی از ارزش کالا محاسبه می شوند. به عنوان مثال، ممکن است 20 درصد مالیات بر 100 دلار کالا اعمال شود.
در این رابطه بخوانید : معاملات اسپات (Spot Trading) یا معاملات نقدی چیست؟ چگونه در بازارهای اسپات معامله کنیم؟
تعرفه های خاص: هزینه های ثابت بر اساس مقدار کالا هستند. به عنوان مثال، ممکن است برای هر کیلوگرم شکر وارداتی 5 دلار تعرفه اعمال شود.
تعرفه های ترکیبی: این تعرفه ها ترکیبی از تعرفه خاص و ارزشی است که برای همان کالاهای وارداتی اعمال می شود. هر دو تعرفه با هم برای تعیین کل مالیات محاسبه می شوند.
تعرفه های مختلط: بر اساس شرایط از پیش تعریف شده، تعرفه های مختلط یا یک تعرفه خاص یا یک تعرفه ارزشی اعمال می کنند. به عنوان مثال، برای کامیون های وارداتی، یک کشور ممکن است 5000 دلار به ازای هر وسیله نقلیه یا 15 درصد از ارزش خودرو، هرکدام که بیشتر باشد، دریافت کند.
هدف چنین سیاستی تأثیرگذاری بر جریان های تجارت بین المللی، حفاظت از صنایع داخلی و پاسخ به اقدامات ناعادلانه کشورهای خارجی است. هنگامی که تعرفه ای برای کالای وارداتی اعمال می شود، هزینه آن را افزایش می دهد و جایگزین های تولید داخل را از نظر قیمت برای مشتریان سودآورتر می کند.
در ایالات متحده، دولت ترامپ از تعرفه های متقابل به عنوان ابزاری کلیدی برای تأثیرگذاری بر سیاست های تجاری دیگر کشورها استفاده می کند. تعرفه های متقابل، تعرفه های تجاری هستند که یک کشور جهت انتقام از تعرفه ها یا موانع تعیین شده توسط کشورهای دیگر اعمال می کند. این سیاست به دنبال اصلاح عدم تعادل تجاری و حفاظت از صنایع داخلی است.
تعرفه ها عموماً توسط ادارات گمرک یک کشور در بنادر ورودی بر اساس ارزش اظهار شده و طبقه بندی کالاها دریافت می شود.
سیاست تعرفه متقابل دولت ترامپ
دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، فرمان اجرایی را در 2 آوریل 2025 امضا کرد، روزی که با استناد به اختیارات خود بر اساس قانون اختیارات اقتصادی در شرایط اضطراری بینالمللی (IEEPA) آن را روز آزادی نامید. این دستور، حداقل تعرفه 10 درصدی را بر روی تمام کالاهای وارداتی ایالات متحده اعمال می کند که از 5 آوریل 2025 اعمال شد. تعرفه های متقابل از 9 آوریل 2025 اجرا شد.
ترامپ اظهار داشت که ایالات متحده تعرفه های متقابل را تقریباً نصف نرخ اعمال شده توسط سایر کشورها اعمال خواهد کرد. به عنوان مثال، ایالات متحده در پاسخ به تعرفه 67 درصدی چین، تعرفه 34 درصدی اعمال کرد. تعرفه 25 درصدی بر واردات خودرو نیز اعلام شد.
سیاست تعرفه متقابل دولت ترامپ ریشه در این باور دارد که ایالات متحده با عدم تعادل تجاری طولانی مدت و رفتار ناعادلانه شرکای تجاری جهانی مواجه است. دولت ترامپ با هدف تعیین ساختار تعرفهای که مطابق یا حداقل نزدیک به تعرفههایی باشد که کشورهای خارجی بر صادرات آمریکا وضع میکنند، واکنش نشان داد.
تحت این رویکرد، دولت از سیاستهای تعرفهای برای تحت فشار گذاشتن کشورها جهت کاهش موانع تجاری یا مذاکره مجدد در مورد معاملات تجاری استفاده کرد. این سیاست با حمایت تولیدکنندگان داخلی و گروههای کارگری برای ایجاد تعادل مجدد در تجارت و حمایت از صنعت ایالات متحده مواجه شد. اما انتقاد اقتصاددانان و متحدان بینالمللی را نیز برانگیخت.
همچنین بخوانید : حمله داستینگ (Dusting attack) چیست؟
سیاست تعرفه های متقابل روابط تجاری ایالات متحده را تغییر داده و نشان دهنده تغییر دهه ها سیاست تجارت جهانی باز و چندجانبه است.
جنگ تعرفه ای آمریکا و چین: یک درگیری اقتصادی تعیین کننده
جنگ تعرفه ای آمریکا و چین که در سال 2018 در دوره اول دولت ترامپ آغاز شد، تغییر قابل توجهی در روابط اقتصادی جهانی ایجاد کرد. اختلاف بین دو اقتصاد بزرگ جهان پیامدهای گسترده ای بر زنجیره های تامین جهانی، تورم و تغییرات ژئوپلیتیکی داشت.
جنگ تجاری پس از آن آغاز شد که ایالات متحده تعرفه های گسترده ای را بر اساس بخش 301 قانون تجارت 1974 اعمال کرد که به دلیل شیوه های تجاری ناعادلانه، سرقت مالکیت معنوی و انتقال اجباری فناوری توسط چین است.
با گذشت زمان، ایالات متحده بر بیش از 360 میلیارد دلار از کالاهای چینی تعرفه وضع کرد. چین با اعمال تعرفه بر 110 میلیارد دلار از صادرات ایالات متحده تلافی کرد و بخش های کلیدی مانند کشاورزی و تولید را هدف قرار داد.
این درگیری زنجیرههای تامین را مختل کرد و هزینههای کسبوکارها و مصرفکنندگان آمریکایی را افزایش داد. کشاورزان آمریکایی به شدت از تعرفه های تلافی جویانه چین بر دانه سویا آسیب دیدند و دولت ایالات متحده را به پرداخت میلیاردها یارانه برای جبران خسارات واداشت.
در حالی که توافق فاز یک در سال 2020 تنش ها را کاهش داد و چین را ملزم به افزایش خرید کالاهای آمریکایی و اعمال حمایت از مالکیت معنوی کرد، بسیاری از تعرفه ها به قوت خود باقی ماندند. دولت بایدن اکثر تدابیر اقتصادی تحمیل شده توسط دولت اول ترامپ را حفظ کرد.
از 10 آوریل 2025، ترامپ 125 درصد تعرفه بر چین وضع کرده بود، در حالی که برای 75 کشور، اعمال تعرفه ها را به مدت 90 روز متوقف کرده بود.
در مقایسه با اختلافات با متحدانی مانند اتحادیه اروپا یا کانادا، مخاطرات در مناقشه ایالات متحده و چین بیشتر است و پیامدهای آن گسترده تر است.
واکنش دولت های مختلف به تعرفه های ترامپ:
- مارک کارنی، نخست وزیر کانادا، تعرفه 25 درصدی بر خودروها و کامیون های ساخت آمریکا اعمال کرد.
- چین از 10 آوریل بر تمامی کالاهای وارداتی آمریکا تعرفه 34 درصدی اعمال کرد.
- نخست وزیر فرانسه این تعرفه ها را یک فاجعه اقتصادی توصیف کرد.
- نخست وزیر ایتالیا جورجیا ملونی از تعرفه ها انتقاد کرد و آن را اشتباه خواند.
- اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، متعهد شد که پاسخی واحد بدهد و اقدامات متقابلی را تعیین کند.
- دولت تایوان این تعرفه ها را غیرمنطقی خواند.
تعرفه ها چگونه کار می کنند؟
وقتی تعرفه ای اعمال می شود، مثلاً 30 درصد مالیات بر فولاد وارداتی، قیمت آن کالا را برای واردکنندگان افزایش می دهد. آنها به نوبه خود این هزینه های اضافی را به مشاغل پایین دستی منتقل می کنند که این هزینه ها را بیشتر به مصرف کنندگان منتقل می کند.
برای واردکنندگان، تعرفه ها به معنای هزینه خرید بالاتر است. اگر یک شرکت آمریکایی ماشین آلات را از خارج وارد کند و با تعرفه مواجه شود، هزینه کل آن افزایش می یابد. این احتمالاً حاشیه سود آن را کاهش می دهد یا آن را مجبور به جستجوی جایگزین می کند. اگر خریداران آمریکایی به دلیل قیمت های بالاتر، سفارشات خود را کاهش دهند، ممکن است صادرکنندگان در کشورهای دیگر متضرر شوند و به رقابت پذیری آنها لطمه بزند.
تولیدکنندگان داخلی ممکن است در ابتدا از یک تعرفه بالاتر بهره مند شوند. تعرفه ها می تواند آنها را در برابر رقابت خارجی ارزان تر محافظت کند و به آنها اجازه می دهد فروش را افزایش دهند و سود ببرند. اما اگر فعالیت آنها به قطعات وارداتی مشمول تعرفه متکی باشد، هزینه های ورودی آنها ممکن است افزایش یابد.
مصرف کنندگان اغلب بار سنگینی را متحمل می شوند. تعرفه ها می تواند به افزایش قیمت کالاهای روزمره منجر شود، از لوازم الکترونیکی گرفته تا پوشاک. در بلندمدت، تعرفه های بالا به تورم منجر می شود و قدرت خرید را کاهش می دهد.
تعرفه ها همچنین زنجیره تامین جهانی را مختل می کنند. بسیاری از محصولات با همکاری چندین کشور مونتاژ می شوند. تعرفههای بالا بر روی یک جزء میتواند باعث تاخیر، طراحی مجدد یا اجبار شرکتها به تغییر مکان ساخت و افزایش پیچیدگی و هزینهها شود.
در مجموع، در حالی که هدف تعرفه ها محافظت از صنایع داخلی است، تأثیر آنها در اقتصاد از طریق تغییر قیمت ها، جریان های تجاری و استراتژی های تجاری احساس می شود. به هر طریقی، تعرفه ها بر همه تأثیر می گذارد از صاحبان کارخانه گرفته تا کارگران و خریداران روزمره.
ترامپ محصولات مختلف فناوری مانند گوشیهای هوشمند، تراشهها، رایانهها و وسایل الکترونیکی خاص را از تعرفههای متقابل مستثنی کرد و بخش فناوری را از فشار تعرفهها نجات داد. این اقدام ترامپ باعث کاهش فشار بر سهام فناوری شد.
اعلام تعرفه ترامپ در 2 آوریل باعث ریزش شدید بازار سهام و قیمت بیت کوین BTC شد. بیت کوین طی یک هفته 10.5 درصد سقوط کرد. بیت کوین که زمانی به عنوان یک دارایی غیر همبسته شناخته می شد، اکنون در طول شوک های کلان اقتصادی با سهام فناوری همبستگی دارد. به گفته تحلیلگران، سرمایه گذاران نهادی به طور فزاینده ای با بیت کوین به عنوان یک دارایی پرریسک برخورد می کنند که به تغییر سیاست ها واکنش نشان میدهد. در حالی که برخی بیتکوین را طلای دیجیتال میدانند، روند اخیر نشان میدهد که این ارز دیجیتال بیشتر شبیه به سهام نزدک واکنش نشان میدهد.
چرا تعرفه ها برای بازارهای جهانی اهمیت دارد؟
تعرفه ها ابزاری قوی در دست دولت ها برای شکل دادن به استراتژی اقتصادی و تجاری یک کشور است. آنها صرفاً مالیات بر واردات نیستند، بلکه ابزاری هستند که بر تولید داخلی، رفتار مصرف کننده و روابط تجاری جهانی تأثیر می گذارند.
در ایالات متحده، تعرفه ها در طول تاریخ برای اعمال قدرت اقتصادی در صحنه جهانی، حفاظت از صنایع نوظهور و پاسخ به شیوه های تجاری ناعادلانه استفاده شده است.
تصمیمات تعرفهای میتواند بر زنجیرههای عرضه جهانی تأثیر بگذارد، قطبهای تولید را تغییر دهد و قیمت کالاها را در سراسر جهان تغییر دهد. حتی برای کشورهای کوچکتر، در یک دنیای به هم پیوسته، تعرفه ها اهمیت دارند، زیرا تأثیر آنها بسیار فراتر از مرزهای ملی است.
در داخل کشور، تعرفه ها می تواند با گران شدن کالاهای خارجی، صنایع داخلی را تقویت کند. این امر می تواند اشتغال ایجاد کند و در کوتاه مدت از تاب آوری اقتصادی حمایت کند.
کسب درآمد بیشتر دولت ها از طریق تعرفه ها، آنها را قادر می سازد تا مالیات های مستقیم را همانطور که ترامپ پیشنهاد کرد کاهش دهند. اما آنها همچنین می توانند قیمت ها را برای مصرف کنندگان افزایش دهند و به صادرکنندگان آسیب برسانند.
با افزایش تنش های ژئوپلیتیکی و ارزیابی مجدد وابستگی اقتصادی کشورها، تعرفه ها به عنوان عنصر اصلی سیاست تجاری ایالات متحده دوباره ظاهر شده اند.
چه کسی سیاست تعرفه ای را در ایالات متحده تعیین می کند؟
در ایالات متحده، سیاست تعرفه ها با ترکیبی از قدرت قانونگذاری، قدرت اجرایی و اداری شکل می گیرد. آژانس های مختلف نیز در اجرای سیاست تعرفه کمک می کنند.
کنگره اختیار قانون اساسی برای تنظیم تجارت و اعمال تعرفه ها را دارد. با گذشت زمان، کنگره به رئیس جمهور اختیارات قابل توجهی برای تغییر تعرفه ها برای امنیت ملی، تهدیدات اقتصادی یا نقض تجاری داده است.
دفتر نماینده تجاری ایالات متحده نقش اصلی را در تدوین و مذاکره سیاست تجاری ایالات متحده ایفا می کند. مذاکرات تجاری را رهبری می کند، اختلافات را مدیریت می کند و اقدامات تعرفه ای را توصیه می کند، اغلب با هماهنگی رئیس جمهور و کنگره.
گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده (CBP) مسئول اعمال تعرفه ها در بنادر ورودی است. CBP بر اساس طبقه بندی و ارزش کالاهای وارداتی بر اساس جدول تعرفه هماهنگ، عوارض دریافت می کند.
چندین قانون تجارت عمده سیاست تعرفه در ایالات متحده را شکل داده است. قانون تعرفه اسموت هاولی در سال 1930، با هدف حمایت از کشاورزان ایالات متحده در طول رکود بزرگ، منجر به تعرفه های تلافی جویانه و تنش ها در تجارت جهانی شد.
بعد ها قانون تجارت 1974 ابزارهایی مانند بخش 301 را به رئیس جمهور ارائه داد که در طول جنگ تجاری ایالات متحده و چین به طور گسترده برای اعمال تعرفه های تلافی جویانه استفاده شد.
این بازیگران و قوانین با هم پایه و اساس سیاست تعرفه ای ایالات متحده را تشکیل می دهند.
انتقاد از سیاست تعرفه ای ترامپ
انتقاد از سیاست تعرفه ای ترامپ پس از اعلام تعرفه های متقابل مطرح شد. منتقدان می گویند این اقدام کنگره را دور می زند و سابقه خطرناکی برای قدرت اجرایی کنترل نشده در مسائل اقتصادی ایجاد می کند.
مخالفان استدلال می کنند که این تعرفه ها به کسب و کارهای آمریکایی بیشتر از اهداف خارجی مورد نظر آنها آسیب می زند. مقالهای در Vox استدلال میکرد که افراد کم درآمد بیشتر از تعرفههای ترامپ ضربه میخورند تا وال استریت. لارنس سامرز، وزیر خزانهداری سابق آمریکا نگران است که آمریکا به دلیل تعرفهها وارد رکود شود.
کسب و کارهای کوچک و متوسط که بسیاری از آنها به زنجیره های تامین جهانی متکی هستند، به دلیل تعرفه ها باید با افزایش هزینه های واردات دست و پنجه نرم کنند. این ممکن است منجر به تورم و کاهش رقابت پذیری چنین مشاغلی شود.
در حالی که تعرفه ها ممکن است در کوتاه مدت به چین ضربه مالی بزند، این اقدام می تواند منجر به قیمت های بالاتر برای مصرف کنندگان آمریکایی و اختلال در عملکرد شرکت های آمریکایی در صورت ادامه سیاست تعرفه ها برای مدت طولانی شود.
ترجمه شده توسط مجله خبری نیپوتو
خرید و فروش ارزهای دیجیتال از امروز شروع کنید
ممکن است علاقه مند باشید
ثبت دیدگاه
لیست نظرات (0)
انتخاب سردبیر
مفاهیم پایه
بیشتر بخوانید