3 سال پیش
زمان مطالعه : 5 دقیقه
راهنمای تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
از تحلیل تکنیکال چه اطلاعاتی می توان بدست آورد ؟
تحلیل تکنیکال یک اصطلاح کلی برای انواع استراتژی هایی است که بستگی به تفسیر پرایس اکشن (price action) در سهام دارد. بیشتر تحلیل های تکنیکال بر تعیین اینکه آیا یک روند ادامه خواهد داشت یا نه و اگر ادامه ندارد، چه زمانی معکوس خواهد شد، متمرکز شده است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به مطالعه تاریخچه بازار از جمله قیمت و حجم بازار می پردازد. در این تحلیل از شناخت روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری و تحلیل کمی استفاده می شود. هدف تحلیلگران تکنیکال استفاده از عملکرد گذشته برای پیش بینی رفتار بازار در آینده است. دو شکل رایج تحلیل تکنیکال، الگو های نمودار و اندیکاتورها یا شاخص های فنی (آماری) هستند.
نکات مهم
- هدف تحلیل های تکنیکال، پیش بینی حرکات قیمت آتی است، تا اطلاعات مورد نیاز برای کسب سود را در اختیار معامله گران قرار دهد.
- معامله گران از ابزارهای تحلیل تکنیکال در نمودارها استفاده می کنند تا نقاط ورود و خروج را برای معاملات احتمالی شناسایی کنند.
- فرضیه اصلی تحلیل تکنیکال این است که بازار تمام اطلاعات موجود را پردازش کرده و در نمودار قیمت منعکس می کند.
از تحلیل تکنیکال چه اطلاعاتی می توان بدست آورد ؟
تحلیل تکنیکال یک اصطلاح کلی برای انواع استراتژی هایی است که بستگی به تفسیر پرایس اکشن (price action) در سهام دارد. بیشتر تحلیل های تکنیکال بر تعیین اینکه آیا یک روند ادامه خواهد داشت یا نه و اگر ادامه ندارد، چه زمانی معکوس خواهد شد، متمرکز شده است. برخی از تحلیلگران تکنیکال بر سر خطوط روند قسم می خورند، برخی دیگر از الگوهای شمعی استفاده می کنند و عده ای دیگر از نوارها و جعبه های ایجاد شده از طریق محاسبات و تجسم ریاضی استفاده می کنند. اکثر تحلیلگران تکنیکال از ترکیب ابزارها برای تشخیص نقاط ورود و خروج احتمالی معاملات استفاده می کنند. به عنوان مثال، شکل نمودار به فروشنده کوتاه مدت یک نقطه ورود نشان می دهد، اما معامله گر برای تایید درستی آن، باید میانگین های متحرک قیمتی را در بازه های زمانی مختلف بررسی کند.
خلاصه ای از تاریخچه تحلیل تکنیکال
بیش از صد سال است که از تحلیل تکنیکال سهام و خطوط روند استفاده می شود. جوزف دلا وگا (Joseph de la vega)، در اروپا از تکنیک های ابتدایی تحلیل تکنیکال برای پیش بینی بازارهای هلند در قرن ۱۷ استفاده کرد. اما تحلیل تکنیکال، شکل امروزی خود را به شدت مدیون چارلز داو (Charles Dow)، ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و بسیاری دیگر از جمله یک رقصنده سالن رقص به نام نیکولا داروس (Nicolas Darvas) است. این افراد چشم انداز جدیدی را در بازار به عنوان جزر و مد ارائه کردند که به جای مشخصات شرکت های بنیادی، بالا و پایین رفتن های نمودار را به بهترین شکل اندازه گیری کردند. مجموعه متنوعی از تئوری های تحلیلگران تکنیکال اولیه، جمع آوری شد و در سال ۱۹۴۸ با عنوان تحلیل تکنیکال روندهای سهام (Technical Analysis of Stock Trends) توسط رابرت دی ادواردز و جان ماگی (Robert D. Edwards and John Magee) منتشر و رسمی شد.
در این رابطه بخوانید : بیت کوین چیست؟ و چه تغییری در بازارهای مالی ایجاد کرد؟
قدمت الگوهای کندل به تاجران ژاپنی برمی گردد که زمان برداشت برنج خود را با الگوهای معامله ای تشخیص می دادند. مطالعه این الگوهای باستانی در دهه ۱۹۹۰ آمریکا، با پیدایش معاملات روز اینترنتی محبوب شد. سرمایه گذاران، نمودارهای تاریخی سهام را به شوق کشف الگوهای جدید و برای استفاده در معاملات آتی، بررسی می کردند. الگوهای شمعی معکوس، به خصوص برای سرمایه گذاران، حیاتی و مهم هستند زیرا از آن ها برای شناسایی تغییر مسیر حرکت قیمت استفاده می شوند. چندین الگوی نموداری دیگر، که به طور معمول مورد استفاده قرار می گیرند: شمع دوجی (doji) و الگوهای شمعی پوششی (the engulfing pattern) هستند، همگی این الگوها برای پیش بینی تغییر مسیر نمودار و پیش بینی یک حرکت ناگهانی و حتمی استفاده می شوند.
روش استفاده از تحلیل های تکنیکال
اصل بنیادی تحلیل تکنیکال این است که، قیمت بازار، تمام اطلاعات موجود که بر بازار تاثیر می گذارد را بازتاب می دهد. بنابراین، نیازی به بررسی تحولات اقتصادی، اساسی یا توجه به رویدادهای جدید نیست زیرا که آنها در حال حاضر، در یک سیستم مطمئن، قیمت گذاری شده اند. تحلیلگران تکنیکال به طور کلی بر این باورند که قیمت ها در روندها حرکت می کنند و وقتی صحبت از روانشناسی کلی بازار می شود، تاریخ تمایل به تکرار دارد.
الگوهای نموداری و اندیکاتورها (شاخص های آماری)، دو نوع عمده تحلیل تکنیکال هستند.
الگوهای نموداری، یک شکل ذهنی از تحلیل تکنیکال هستند که متخصصان تلاش می کنند با مشاهده الگوهای خاص، سطوح و مناطق حمایتی و مقاومتی را روی نمودار شناسایی کنند. این الگوها که توسط عوامل روانشناختی پایه ریزی شده اند، برای پیش بینی مسیر قیمت ها بعد از عبور از یک مجدوده قیمتی در بازه های زمانی خاص را دنبال می کنند. برای مثال، الگوی نمودار مثلث صعودی، یک الگوی نمودار صعودی است که منطقه کلیدی مقاومت را نشان می دهد. عبور از این مقاومت، می تواند منجر به حرکت افزایشی چشمگیری شود.
اندیکاتورها، یک شکل آماری از تحلیل تکنیکال هستند که متخصصان بوسیله فرمول های مختلف ریاضی که براساس قیمت ها و حجم ها تعریف شده اند، عمل می کنند. رایج ترین اندیکاتورها، میانگین های متحرک هستند که داده های قیمت را برای آسان تر کردن تشخیص روند، یکدست می کنند. از اندیکاتورهای پیچیده تر،می توان “واگرایی/همگرایی میانگین متحرک” (MACD) را نام برد که تداخل بین چندین میانگین متحرک را بررسی می کند. بسیاری از سیستم های معاملاتی بر پایه انذیکاتورها هستند، زیرا می توان آنها را به صورت کمی محاسبه کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادین
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال دو دسته بندی عمده در امور مالی هستند. در حالی که تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که بهترین رویکرد، پیروی از روند است زیرا که آنها از طریق فعالیت بازار شکل می گیرند و تحلیلگران بنیادی بر این باورند که روند بازار یک دارایی، اغلب به سمت دستیابی به ارزش ذاتی حرکت می کند. تحلیلگران بنیادی توجهی به روندهای نمودار ندارند. و با بررسی صورت وضعیت مالی و مشخصات بازار یک شرکت، در جستجوی محاسبه ارزش ذاتی آن دارایی هستند که هنوز در قیمت منعکس نشده است. نمونه های زیادی از سرمایه گذاران موفقی وجود دارد که از تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال برای معاملات خود استفاه می کنند. حتی برخی از سرمایه گذاران از هر دو تحلیل استفاده می کنند. در کل، تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری سریع تر و کوتاه مدت مناسب است، اما تحلیل های بنیادی به دلیل زمان مورد نیاز برای ارزیابی بیشتر، دارای جدول زمانی تصمیم گیری و دوره نگهداری طولاتری هستند .
محدودیت ها
تحلیل تکنیکال، براساس شاخص های معاملاتی، دارای محدودیت های مشابهی برای هر استراتژی است. احتمال تفسیر اشتباه نمودار وجود دارد. الگوهای نموداری می توانند با حجم کم تشکیل شوند. دوره های زمانی که برای میانگین متحرک تعیین می کنید، ممکن است برای نوع معامله ای که می خواهید انجام دهید، مناسب نباشد. اگر از این موارد بگذریم، تحلیل تکنیکال سهام و روندها، هر کدام دارای محدودیت های منحصر به فرد و جذابی هستند.
از آنجا که استراتژی ها، ابزارها و تکنیک های تحلیل تکنیکال به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند، تاثیر مهمی بر روی قیمت دارند. برای مثال، آیا الگوی سه کلاغ سیاه، به دلیل اطلاعات قیمت گذاری شده و معکوس شدن روند حرکت قیمت تشکیل می شود و یا چون معامله گران به طور جهانی از این شکل برای تایید حرکت نزولی استفاده می کنند و با معاملات کوتاه باعث این امر می شوند؟ اگرچه که این یک سوال جذاب است، اما یرای یک تحلیلگر تکنیکال واقعی تا زمانی که مدل معامله ای کار کند، تفاوت این موضوع اهمیتی ندارد.
ترجمه شده توسط مجله خبری نیپوتو
در نیپوتو مارکت امکان خرید و فروش تتر برای شما فراهم شده است.
همچنین بخوانید : آلت سیزن چه زمانی شروع میشود؟ سه نکته برای تشخیص فصل آلتکوین ها
خرید و فروش ارزهای دیجیتال از امروز شروع کنید
ممکن است علاقه مند باشید
ثبت دیدگاه
لیست نظرات (0)
انتخاب سردبیر
مفاهیم پایه
بیشتر بخوانید